34


میخواهم رها شوم

زندگی من

سلام.

از دفتر پست میذارم.

دیشب خییلی دیر خوابیدم داشتم با دوست جوون اس بازی میکردم.نیمدونم چرا هرچی بیشتر میگذره بیشتر حس میکنم دلش یه جای دیگه است.هی چی بگم که....

صبح با وجود دیر خوابیدن دیشب زود بیدار شدم و 8:05 رسیدم رفتم کارای مخابراط و اینترنتشونو انجام دادم بعدش اومدم اینجا.تازه اومد غرولوندم میکرد چیکار میکنی و اینا.من خودمو پر تحرک ترین ادم اینجا میبینم خداییشم کارمو خوب انجام میدم.تا2 بعداز ظهر اینجا بودم و حساب کتاب میکردم ک هنوز تموم نشده.

امروز خودمو تحویل گرفتم و 3رنگ بند کفش و کفی کفش خریدم کفشم راحت و خوشگل شده.

امروز شاگردم نیومد و من رفتم مغازه یکم تزیینش کردم و بالاخره بعد 1 هفته مرتب شد.حالا ظاهرش خوبه ولی تمیز کاری هاش مونده.

فروش هارو نوشتم و سودشونم محاسبه کردم زیاد نبود ولی بازم خداروشکر.اون مشتری لپ تاپم لعنتی نمیاد تسویه کنه کیفمم یه ماهه دستشه کاملا کارکرده شد.این سری دیدمش بهش میگم همینو بگیره خفم کرد باید حسابشو ببندم.

کیبردم رو اهدا کردم به همکارم.واسه فروشگاه بی سیم میگیرم.

خدایا دمت گرم بی زحمت کمک کن و روزی مارو زیاد کن.احتمالا تا عید باید یه فکری برای چاپگر بکنم.قیمت سکه هم که به ... بند شد فکر کنین ماهی 200 قسط دادن خیلی سخته؟این چه قانونیه آخه؟ خدایا کمکم کن از شرشون خلاص شم کمکم کن حقم پایمال نشه من جز تو کسی رو ندارم کمکم کن به زودی آزاد شم.

دیشب یه سری لیست خریدای باحال نوشتم ماهه بعد بیارم.

استخونام درد میکنه  دیگه

خیلی خستم.

فعلا



نظرات شما عزیزان:

نارنج
ساعت16:50---20 آبان 1392
سکوت خواهم کرد
و قلبم را به زنجیر خواهم بست
تا تسخیر ناپذیر گردد.
لبانم را می دوزم
محبت و عشق را نقاشی خواهم کرد.
دستانم را خواهم برید
و زبانم را کوتاه.
تا ترس تو از زبانم من را امانی دهد.
شاید بتوانم در ذهن خود
قانون را به تساوی تقسیم کنم.
و اگر فرصتي بود
کودکان فقیر را لقمه نانی.
Childrenofgod.loxblog.com


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در دو شنبه 20 آبان 1392برچسب:,ساعت 16:23 توسط رها| |


Power By: LoxBlog.Com